حدود الزام شوهر و ارکان نفقه
آیا شوهر موظف است تمام هزینه های همسر خود را بدهد؟ آیا صرفا تامین هزینه خورد و خوراک و نیز پوشش بر عهده شوهر است و وظیفه دیگری بر دوش او نیست؟ با ما همراه باشید تا با حدود الزام شوهر و ارکان نفقه بیشتر آشنا شوید.
شوهر باید به عنوان ریاست خانواده، تأمین معاش زن و فرزندان خود را عهده دار شود.
حدود الزام شوهر و ارکان نفقه
به موجب ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی: «نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد، و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضاء».
در تفسیر این ماده گفته می شد، اموری که به عنوان اجزای نفقه در ماده ۱۱۰۷ آمده (مانند مسکن وغذا) نمونه و مثال است و جنبه انحصاری ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که شوهر باید به عنوان ریاست خانواده، تأمین معاش زن و فرزندان خود را عهده دار شود. تحول شیوة زندگی هر روز نیازهای تازه ای به وجود می آورد. این نیازها را نمی توان در چارچوب معینی محصور کرد و ناچار باید داوری را به عهده عرف گذارد.
در تفسیر این ماده گفته می شد، اموری که به عنوان اجزای نفقه در ماده ۱۱۰۷ آمده (مانند مسکن وغذا) نمونه و مثال است و جنبه انحصاری ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که شوهر باید به عنوان ریاست خانواده، تأمین معاش زن و فرزندان خود را عهده دار شود. تحول شیوة زندگی هر روز نیازهای تازه ای به وجود می آورد. این نیازها را نمی توان در چارچوب معینی محصور کرد و ناچار باید داوری را به عهده عرف گذارد.
نمونه هایی از حق نفقه
برای مثال، هزینه های درمان و داروی زن نیز جزو نفقه و بر عهده مرد است. چنان که، اگر زنی برای زایمان یا عمل جراحی مدتی در بیمارستان باشد، هزینه بیمارستان و خریدن داروهای لازم با شوهر است، زیرا عرف این گونه هزینه ها را جزو نفقه می داند.
بنابر این، در تعریف نفقه زن می توان گفت: «تمام وسایلی است که زن، با توجه به درجه تمدن و محیط زندگی و وضع جسمی و روحی خود، بدان نیازمند است» و تشخیص اینکه کدام وسیله را بایستی از ارکان نفقه زوجه شمرد با عرف است و ملاک ثابتی ندارد.[1]
این تفسیر با اصلاح ماده ۱۱۰۷ ق.م. از سوی قانونگذار تأیید شد. در ماده اصلاح شده مصوب 19/8/1381 می خوانیم: «نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن، از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم، در صورت عادت با احتیاج به واسطه نقصان یا مرض».
هرچند که در ماده ۱۱۰۷ ملاک تعیین نفقه وضع زن قرار داده شده است، ولی به نظر می رسد که موقعیت و وضع مالی شوهر نیز باید مورد نظر باشد. زیرا زن و شوهر پس از نکاح یک خانواده را تشکیل می دهند و جدای از هم نیستند. بنابراین، اگر مردی ثروتمند با زنی فقیر ازدواج کند، حق ندارد وضع گذشته او را مبنای تعیین مقدار نفقه بداند. همچنان که اگر زنی ثروتمند با کارگر ساده ای ازدواج کند، نمی تواند از او انتظار فراهم آوردن زندگی اشرافی داشته باشد. پس باید پذیرفت که مقصود از «وضعیت زن» وضع روحی و جسمی او در خانواده است.
از مفاد ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده (۱۳۵۳) نیز می توان لزوم توجه به وضع مالی و اجتماعی دو طرف را استنباط کرد، زیرا به موجب آن: «... دادگاه ..... میزان نفقه ایام عده را، با توجه به وضع اخلاقی و مالی طرفین ... معین می کند...»[2]
بنابر این، در تعریف نفقه زن می توان گفت: «تمام وسایلی است که زن، با توجه به درجه تمدن و محیط زندگی و وضع جسمی و روحی خود، بدان نیازمند است» و تشخیص اینکه کدام وسیله را بایستی از ارکان نفقه زوجه شمرد با عرف است و ملاک ثابتی ندارد.[1]
این تفسیر با اصلاح ماده ۱۱۰۷ ق.م. از سوی قانونگذار تأیید شد. در ماده اصلاح شده مصوب 19/8/1381 می خوانیم: «نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن، از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم، در صورت عادت با احتیاج به واسطه نقصان یا مرض».
هرچند که در ماده ۱۱۰۷ ملاک تعیین نفقه وضع زن قرار داده شده است، ولی به نظر می رسد که موقعیت و وضع مالی شوهر نیز باید مورد نظر باشد. زیرا زن و شوهر پس از نکاح یک خانواده را تشکیل می دهند و جدای از هم نیستند. بنابراین، اگر مردی ثروتمند با زنی فقیر ازدواج کند، حق ندارد وضع گذشته او را مبنای تعیین مقدار نفقه بداند. همچنان که اگر زنی ثروتمند با کارگر ساده ای ازدواج کند، نمی تواند از او انتظار فراهم آوردن زندگی اشرافی داشته باشد. پس باید پذیرفت که مقصود از «وضعیت زن» وضع روحی و جسمی او در خانواده است.
از مفاد ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده (۱۳۵۳) نیز می توان لزوم توجه به وضع مالی و اجتماعی دو طرف را استنباط کرد، زیرا به موجب آن: «... دادگاه ..... میزان نفقه ایام عده را، با توجه به وضع اخلاقی و مالی طرفین ... معین می کند...»[2]
ماهیت حق زن بر نفقه
برای تأمین معاش زن، اموال گوناگونی را مرد در اختیار او می گذارد، مسکن شایسته فراهم می آورد، فرش و اثاث منزل می خرد، آذوقه سالیانه تهیه می کند، به او برای خرید پاره ای خوراکی ها پول می دهد و برایش زیور و لباس می خرد... و مانند اینها. اکنون، باید دید حقی که زن بر این گونه اشیاء پیدا می کند چه ماهیتی دارد؟
آیا مالک آنهاست و می تواند هر تصرفی که می خواهد در اجزای نفقه بکند یا فقط اذن در انتفاع دارد و به عنوان امین از طرف شوهر باید آنها را نگهداری و اداره کند؟
پس، برای پاسخ دادن به این پرسش، باید میان اموالی که مصرف شدنی است و قابلیت بقاء را در برابر استفاده ندارد و اموالی که با انتفاع نیز باقی می ماند تفاوت گذارد:
آیا مالک آنهاست و می تواند هر تصرفی که می خواهد در اجزای نفقه بکند یا فقط اذن در انتفاع دارد و به عنوان امین از طرف شوهر باید آنها را نگهداری و اداره کند؟
پس، برای پاسخ دادن به این پرسش، باید میان اموالی که مصرف شدنی است و قابلیت بقاء را در برابر استفاده ندارد و اموالی که با انتفاع نیز باقی می ماند تفاوت گذارد:
- در مورد دسته نخست، باید مالکیت زن را بر نفقه پذیرفت. زیرا درباره آنها حق انتفاع از مالکیت جداشدنی نیست و ظاهر این است که شوهر آنها را به او تملیک کرده است. پس، زن مالک پولی که برای تهیه غذای خود گرفته با صابون و عطری که به او داده شده است می شود، و آنچه در نتیجه صرفه جویی پس انداز می کند متعلق به خود اوست. ولی، باید دانست که نفقه فرزندان و مخارج تهیه غذای شوهر و اعضای خانواده، که به طور معمول به زن داده می شود، به ملکیت او در نمی آید. باید به همان مصرف خاص برسد و زن در مقام صرف این گونه هزینه ها حکم مدیر و امین شوهر را دارد.
- در مورد دسته دوم، معیار تمیز اراده شوهر و تعیین حق زن حکم عرف است: خانه و اثاث منزل را مرد به زن خود نمی بخشد و فقط به او اذن در انتفاع می دهد و به همین دلیل همیشه می تواند از این اذن رجوع کند و خانه دیگری را بابت نفقه در اختیار زن قرار دهد.
برعکس، لباس و زیوری که مرد برای زن می خرد به ظاهر به او می بخشد و زن مالک آن است. با وجود این، چون در مقام اجرای تکلیف قانونی خویش این اموال را تملیک می کند، نباید او را نسبت به چگونگی تصرف در آنها بیگانه شمرد. در واقع، این اموال به عضوی از خانواده تملیک می شود؛ خانواده ای که شوهر بر آن نظارت دارد و مسئول تأمین هزینه های آن است. پس، باید پذیرفت که زن در تصرفات خود آزاد نیست و باید حدود عرف را رعایت کند.
به بیان دیگر، تقویت این اموال سبب اضرار به شوهر و ایجاد تکلیف در تهیة مجدد آنهاست و این امری است که بی گمان مورد قبول عرف نیست.
نویسنده: ناصر کاتوزیان
پی نوشت:
[1] . از دستور قرآن مجید که فرمود: «عاشروهن بالمعروف» (با ایشان به نیکی رفتار کنید) نیز بر می آید که انفاق به زوجه باید چنان باشد که عادتا سزاوار اوست. چنان که شهید ثانی، پس از آوردن این گفته خدا می افزاید که من العشره به لانفاق علیها ما یلیق بها عادة... (شرح لمعه، ج 5، ص496).
[2] . در این باره همچنین به ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده ۱۳۹۲ رجوع نمایید.
منبع:کتاب «حقوق مدنی خانواده»
منبع:کتاب «حقوق مدنی خانواده»
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}